شاخه سرخ ارغوان به قلم اعظم افتخاری
پارت سی
زمان ارسال : ۱۲۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه
کامران کتش را از تن درآورد و خود را پشت میز جا کرد و نشست. با لبخند پت و پهنی به او که روبهرویش نشسته بود نگاه کرد: شام امشب به مناسبت جبران این مدتیه که قراره از هم دور باشیم. تو چهطور دلت میاد شوهر آیندت رو تنها بزاری بری. اگه سمینار کیش نبود من ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
یانا
00درود دارم از دست تلفن های مشکوک دُکی دیوونه میشم خدا کنه اون چیزی نباشه که همه فکر میکنیم